هزینه های افراطیون برای اصولگرایان
نوشته شده توسط : سروش

برخورد جدی وشدید چندتن از مراجع تقلید نشان داد مدیریت روحانیت در کشور، نه به دفاع از یک شخص - که در اینجا نوه امام راحل (ره) بود - بلکه برای حفظ اصول مهم‌تری که انقلاب و نظام به آن وابسته است، سکوت را برنمی‌تابد و لازم می‌داند به رغم هجوم سنگین رسانه‌ای و اظهارنظرهای تندروانه و افراطی، وارد میدان شود و ممانعت از سخنرانی حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی را محکوم کند.

مراجع و روحانیون عالی رتبه‌ای که به این عرصه آمدند، حتی نگران این موضوع نبودند که اقدام آنها از نگاه برخی عناصر سیاسی که از پشتوانه رسانه‌ای نسبتاً قوی‌ای برخوردارند، معنی‌دار تلقی شود. روحانیون بلندپایه مذکور تشخیص داده بودند که آنچه در سالگرد رحلت امام خمینی (ره) و بدون رعایت حرمت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی رخ داده، می‌تواند در مقاطع دیگر و به بهانه‌های تازه‌تری تکرار شود.

اگرچه رسانه‌های جریانی که از این رفتار افراطی حمایت می‌کردند، حتی تا مرز متهم کردن مراجع و علما پیش رفتند اما این توپخانه به دلیل حمایت‌نکردن بخش‌های اصلی جناح اصولگرا، خیلی زودتر از آنچه تصور می‌رفت، خود را تنها یافت. از سوی دیگر سکوت معنادار برخی دیگر از علمای قم که برای تندروها غیرمنتظره بود، ‌کنشگران افراطی را تنها گذاشت. اکنون حمایت از آنچه در روز 14 خرداد اتفاق افتاد، رنگ باخته است، به طوری که حتی بسیاری از مدافعان روزهای اولیه، پاپس کشید‌ه‌اند و سعی می‌کنند بیش از پیش، دامن آلوده این بازی نشوند.

سابقه رفتارهای مشابه
رفتارهای افراطی، تقریباً از نخستین ماه‌های پس از پیروی انقلاب اسلامی آغاز شده و تقریباً در همه مقاطع، پابه‌پای رفتارهای خردورزانه و اعتدالی پیش آمده است. کارکرد این جریان، اگرچه به خاطر برخی شعارهای مشابه، با جریان اصیل انقلاب، منطبق جلوه می‌کرده، اما نمی‌توانسته دم خروس انحراف از خط صحیح را پنهان کند.

در نخستین سال‌های دهه 60، برخی تندروها در پوشش حمایت از ارزش‌های دینی - از جمله حجاب - درخیابان‌های تهران با زنجیر و دیگر سلاح‌های سرد به جان افراد می‌افتادند و حتی با قیچی، موهای دخترانی را که از روسری‌شان بیرون آمده بود، می‌بریدند. حتی گزارش‌هایی در مورد رنگ‌زدن ساق‌ دست مردهایی که پیراهن آستین‌کوتاه می‌پوشیدند، منتشر می‌شد. برخی از عاملان آن رفتارهای افراطی که دست بر قضا امروز چهره‌های شناخته‌ شده‌ای هم هستند، در آن سوی دنیا تریبون‌دار شده‌اند و علیه نظام، انقلاب و حتی اسلام و مقدسات آن سخن‌پراکنی و قلمفرسایی می‌کنند.

در سال 1376 و پس از روی کار آمدن دولت سیدمحمد خاتمی، یک بار دیگر تندروها به میان آمدند. حمله به تجمعات دانشجویی، ایجاد آشوب و ضرب و شتم مردم به بهانه‌‌های مختلف و در مناسبت‌های گوناگون، محور گزارش‌هایی بود که در آن زمان مکرراً منتشر می‌شد و اصلاح‌طلبان، به ناحق این اقدامات را به اصولگرایان نسبت می‌دادند. حال آن که مشاهدات خبرنگاران حکایت از آن داشت که عامل همه آن کارها افراد خودسری بودند که حتی ظاهر رفتارهایشان نسبتی با نسل انقلاب ندارد. البته باید به سرعت به این نکته اشاره کرد که بخشی از عناصر این جریان خودسر را افراد ساده‌دلی تشکیل می‌دادند که هیچ نسبت تشکیلاتی با سازمان‌دهندگان افراطی نداشتند و گاه از باب ادای تکلیف و وظیفه شرعی آب به آسیابی می‌ریختند که برای اسلام و نظام و انقلاب نمی‌چرخید.

جریان اصیل انقلاب اسلامی، ادبیات و فرهنگی دارد که فاصله‌اش با بداخلاقی، بدگویی، بدبینی، بداندیشی و. . . بسیار است. اما این بدان معنا نیست که همه مدعیان طرفدار این جریان، از این ویژگی‌ها بری بوده و به ویژگی‌های مقابل آن خوش‌خلقی، خوش‌زبانی، خوش‌بینی، نیک‌اندیشی و. . . متصف بوده‌اند.

مسئله کلیدی که فرزندان انقلاب با آن رو به رو بوده و هستند، از هیمن جا نشأت می‌گیرد. یعنی یک جریان افراطی در لباس اسلام و انقلاب وارد میدان دفاع از نظام و گاه خود را به جای خردورزان نشانده است. هزینه این عمل، به ویژه در چند سال اخیر را مجموعه جناح اصولگرا پرداخته است. نمی‌توان از اشتباهات بخش‌هایی از اصولگرایان در میدان دادن به جریان تندرو چشم پوشید زیرا گهگاه در اختلافات داخلی اصولگرایان از افراطیون به عنوان «دست بزن» برای مقابله با حریف استفاده شده است. این ترفند البته گاه به دست رقیب افتاده و بازی را معکوس کرده یا معادله را به نفع طرف دیگر بر هم زده است.

آنچه اکنون با آن مواجهیم نگرانی بخش‌های عمده و اصلی جناح اصولگرا از تشدید فعالیت تندروهاست، تندروهایی که وجودشان به خشونت وابسته است و نانشان تنها در تنور اختلاف و دعوا پخته می‌شود. حمله به بیت برخی مراجع و روحانیون قم قطعاً یک کار افراطی است که نمی‌تواند از سوی کسی جز همین جریان تندرو و احساسی انجام شده باشد. حتی با کمی تأمل می‌توان گفت اهانت به بیت‌ آیت‌الله نوری همدانی نیز توسط همین افراد انجام شده تا کوره دعوا و نزاع و بی‌نزاکتی داغ و داغ‌تر بماند.

آیا اصولگرایان که در طول سه دهه گذشته با فراز و نشیب‌هایی، هزینه‌های سنگین رفتارهای افراطیون را پرداخته‌اند، باز هم حاضر به پرداخت آن هستند یا در آغاز دهه چهارم انقلاب سیاستی را در پیش خواهند گرفت که «خرد»، «اعتدال»، «گفت و گو» و «تعامل» در ادبیات سیاسی کشور جای خود را باز کند؟

اگر در دوره اختلافات، رفتارهای تند و ساختارشکنانه تندروهای اصلاح‌طلب، آن جناح را تا مرز نابودی کشاند، اصولگرایان می‌خواهند همان راه رفته را باز هم طی کنند؟

تأکید بر قانون مداری کلید واژه‌ای است که امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری همواره برآن تأکید داشته اند، موضوعی که با بهره‌گیری از آن راه بر رفتارهای احساسی، بی‌ضابطه و سودمند برای دشمنان بسته می‌شود.

شاید از این دریچه اتفاقات رخ داده در سال 89 در حرم امام و پس از ان در مورد بیوت مراجع همان اقداماتی باشد که تنها نتیجه ان می‌تواند به متن اوردن امور حاشیه‌ای و تشدید فضای احساسی و کم کردن فرصت برای فضای تعقلی کشور باشد.

در همین فضا است که مسعود ده نمکی که در سالهای اخیر چهره متفاوتی از دهه 70 خود دارد در پستی در وبلاگش از فتنه گرانی جدیدی سخن می‌گوید که به جای بی‌بی سی قرآن سر نیزه کردند و به جای کاکل بر پیشانیشان پینه سجده دارند. او به کنایه نوشته است: گذشت زمانی که عده‌ای روی مین می‌رفتند تا را باز شود امروز خود آقا علمدار معبر است. اگر کسی پایش را از این معبر به بیرون که هیچ پایش را در جای پای آقا نگذارد نفله خواهد شد.

شکسته شدن حریم‌ها - جدا از انکه با موضع گیری‌های سیاسی افراد موافق یا مخالف باشیم- همان بلیه‌ای است که اگردر میانه جر و بحث‌های سیاسی درباره ان موضع‌گیری نشود، معلوم نیست فضای عمومی جامعه و به تبع فضای سیاسی کشور به چه سمت و سوی می‌رود.

موضوعی که حجت السلام ابراهیمی از نمایندگان عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس درباره ان به «خبر» می‌گوید: بعید می‌دانم این اتفاق‌ها از ناحیه اصولگرا‌ها رخ داده باشد. این افرادی که این کار را می‌کنند نه اصولگرا هستند و نه اصلاح‌طلب.

در دیگر سو حجت الاسلام سیدرضا اکرمی در تحلیل رخدادهایی که نشانه‌های افراطی و بی‌ضابطه و منطق بودن آن عیان است از دو واژه افراد «ناآگاه و متهور» نام می‌برد و به خبر می‌گوید: یک سری افراد ناآگاه و گستاخی در جامعه هستند که بدون رعایت افراد و حریم‌ها یک روز در مراسم 14 خرداد ان گستاخی را می‌کنند و یک روز به خانه افراد مورد احترام در جامعه حمله می‌کنند.»

از نگاه او برای شناسایی اینکه این افراد بر چه مبنایی رفتار می‌کنند، باید به شاخص‌های اصولگرایی رجوع کرد. شاخص‌هایی که وی ان را در قالب چهار عنوان دین، اخلاق، حیا و قانون دسته‌بندی می‌کند و می‌گوید: هر کس این موارد را رعایت نکند نمی‌توانیم بگوئیم او پیرو اصولگرایی است.

محمد حسین فرهنگی از اعضای هیأت رئیسه مجلس هم در این زمینه معتقد است: بردن اصولگرایی به زاویه‌های محدود مطلقا به سود این جریان و در کل به صلاح کشور نیست. مقام معظم رهبری در چند سال گذشته در سخنان خود شاخص‌های اصولگرایی را تبیین کردند و بر این اساس برخی حرکت‌های تند در این چارچوب قرار نمی‌گیرد.

حسن غفوری فرد هم با تأیید اینکه ممکن است برخی اقدام خودسرانه به اسم جریان اصولگرایی ثبت شود به خبر تأکید می‌کند: یقینا ساحت اصولگرایان واقعی پاک است از اینکه بخواهند به بیوت مراجع اهانتی و هتک حرمت داشته باشند.

او با بیان اینکه این گونه اقدام‌ها قطعاً به ارامش فضای سیاسی کشور کمکی نمی‌کند ادامه می‌دهد: اصولگرایی مواضع شفاف دارد و ان عبارت است از تبعیت از ولایت فقیه بر این اساس ما هیچ کار خلاف قانون را در مملکت تأیید نمی‌کنیم. اگر هم قرار است برخوردی با کسی بشود حتماً باید از طریق مراجع قانونی مثل نیروی انتظامی و دستگاه قضایی باشد.

در مقابل الیاس نادران به این موضوع از زاویه دیگری نگاه می‌کند و به «خبر» می‌گوید: هر اتفاقی که مسئله اصلی کشور که فرمایشات مقام معظم رهبری در 14 خرداد بود را بخواهد به انحراف بکشاند و حاشیه را به متن بیاورد از نظر ما پسندیده نیست. او تأکید کرد: آوردن حاشیه به متن خلاف همه نگاه‌های جریانات معتقد به ولایت و یک جور انحراف تلقی می‌شود.

پرویز سروری نماینده تهران هم اقدام هایافراطی را به نفع فضای سیاسی کشور نمی‌داند اما در عین حال معتقد است: نمی‌توانیم این گروه را یک جریان ببینیم. این اتفاقات یک سری واکنشهای عاطفی است. البته در این میان بعضاً افرادی هم هستند که زمینه این اقدام‌ها را فراهم می‌کنند. به همین دلیل معتقدم نمی‌توان این جریان را نمی‌توان جایگزین اصولگرایان دانست.

با نگاهی به تاریخ فعالیتهای سیاسی شاهد آن هستیم که افراط گرایی پابه پای عقلانیت در طول تاریخ پیش آمده است و معمولاً هم با آن برخورد درستی نشده است. اگر برخی تندرویهای جوانان انقلابی در سالهای آغازین انقلاب غیر قابل توجیه می‌دانیم به همان نسبت اقداماتی که در سال‌های دوران اصلاحات در حمله به تجمعات دانشجویی رخ می‌داد هم قابل نکوهش است. اما بی‌پاسخ گذاشتن و عدم برخود قانونی با همه این خودسری‌ها موجب شد در نیمه دوم دهه 80 اقداماتی از جنس حمله به کوی دانشگاه اتفاق بیفتد. موضوعی که تنها هزینه‌های ان را نظام سیاسی کشور می‌دهد و تصویری واژگون از انقلاب اسلامی را به دنیا نان می‌دهد. اسماعیل کوثری از اعضای کمیسون امنیت ملی در گفت و گو با خبر این قبیل اقدام‌ها را شیطنت‌های می‌داند که توسط برخی افراد در گذشته هم دنبال شده است و وقتی سرنخ این موارد را دنبال کردیم به افرادی رسیدیم که جنگ روانی می‌کنند و نمی‌خواهند اجازه دهند وضعیت جامعه به ارامش برسد. لذا از مسئولان امنیتی می‌خواهیم از هر فرد یا گروهی هست انها را به مردم معرفی می‌کنند.

http://www.khabaronline.ir/news-70313.aspxمنبع:




:: بازدید از این مطلب : 519
|
امتیاز مطلب : 53
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
تاریخ انتشار : 12 مرداد 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: